به وطن سر و سامان دهید و از داشتن چنین ملتی به خود ببالید

زرند ما؛ نریمان جعفری – بگذارید حرف اصلی این نوشته را همان اول مطلب ادا کنم: اگرچه حاج قاسم در دوران حیاتش خار بزرگی در چشم دشمنان و شیاطین زمینی بود و بارها با خنثی کردن اهداف شوم آنها منجر به سرافکندگیشان شد؛ اما کاریترین ضربه را با شهادتش به قلب دشمن زد.
«وحدت ملی» آرزویی بود که در این سالها برآورده شدنش را دور از دسترس میدیدیم اما حالا با شهادت فرزند نازنین ایران، شهید حاج قاسم سلیمانی، این سرمایهی ارزشمند به دست آمده و حتی ماه و ماهی برکهی کاشی را هم در کنار هم قرار داده!
در عین حال دو چیز را نباید نادیده گرفت:
یک آنکه؛ هنوز عدهای در داخل تاثیر پذیرفته از رسانههای غرب، با پافشاری بر مواضع خود، تاختن به این شهید والامقام و سوگوارانش را ترجیح میدهند. اینها را که هموطن ما هستند، نباید نادیده گرفت بلکه باید از خواب غفلت بیدارشان کرد.
دو اینکه؛ بیم آن میرود این «اتحاد و وحدت بینظیر ملت» که از برکت خون شهید حاج قاسم سلیمانی است، با تداوم بیتدبیریها فسخ شود. مسوولین باید بدانند برای پاسخ به قدرشناسی ملت، تنها «پیام تقدیر» اثرگذار نیست و مردم خواهان تلاش و پشتکار و دوستی مسوولان هستند.
یک- برای مخالفان
الف) اینروزها اگر کسی به سوگ شهادت قهرمان وطن بنشیند، جیرهخور خوانده میشود و کسی که موازی با شادی دشمن، پایکوبی کند و در مسیر آن گام بردارد، مردمیاش میدانند! در لغتنامهی دهخدا هر چه میگردم، روشنفکری را «وطنفروش»، تروریست را «منجی» و میهندوست را «جیرهخور» معنا نکردهاند.
آنان که سر تعظیم در برابر بیگانه فرود آوردهاند و پایکوبی میکنند نه فقط وطن، که چوب حراج به خون ملت میزنند. باور کنید در هیچ کجای تاریخ، ملتها از وطنفروشان به نیکی یاد نمیکنند.
چرا دق دلی رفتارها و برخوردهای غلط برخی را به اسم قهرمانی مینویسید که هیچ نقشی در ایجاد این شرایط نداشته؟
«سیاستها و برخوردهای نادرستی که در داخل کشور و در زمینههای مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... شاهد هستیم و منجر به نقض حقوق ملت شده، دلیلی برای توجیه رفتارهای گستاخانهی امریکا علیه ایران نیست، از تحریمهای غیرانسانی و بیرحمانهاش گرفته تا ترور سرباز بیریای وطنمان.»
اکنون مشکل از دشمن خارجی نیست. مشکل اصلی حافظهی ماهیگونهی عدهای است که فراموششان شده کجای دنیا ایستادهاند. خیال میکنید ترامپ دلش برای شما سوخته؟ لابد تحریم قرص و دارو هم برای لطف به مردم ایران است! به هر حال دارویشان قطع شود، مرگشان جلوتر میافتد و کمتر زجر میکشند!
لطفا هروقت تشکرهایتان از پرزیدنت ترامپ تمام شد و از فحاشی به سوگواران خسته شدید سری به تاریخ این کرهی خاکی بزنید. به سالهایی از همین قرن 21. اگر فکر میکنید امریکا منجی شماست و دلش برای شما سوخته، با افغانهای مقیم ایران چندکلمهای سخن بگویید و البته سرگذشت مردم عراق را هم بخوانید.
امروز امریکا طوری پایش را از گلیمش درازتر کرده که صدای اردشیر زاهدی، «وزیر خارجهی رژیم پهلوی» هم درآمده و این اقدام امریکا را جدا محکوم میکند.
- وکیل مدافع شیطان نباشیم.
ب) ترامپ که آمد عدهای گفتند جنگطلب است. بوی باروت و جنگ را به داخل ایران هم میرساند. پیشبینی درست بود. جنگ حالا شروع شده اما نه میان ایران با دشمن همیشگیاش. بلکه جنگ برادر با برادر، ایرانی با ایرانی.
منتها فیالحال سلاحها دهان است، زبان، ماشه و گلوله هم فحش و کلمات رکیک. کسی نظر دیگری را بر نمیتابد.
با دست خودمان به ریشهی هم تبر نزنیم. ما تنهاترین کشور دنیاییم؛ در خاورمیانه، انبار باروت جهان. جغرافیایی که «کوچکترین جرقه در آن دولتها و ملتها را از هم سوا نمیکند، با هم میسوزاند» و چه جرقهای بدتر از جنگ میان مردمان یک سرزمین.
مگر ما همان مردمی نیستیم که تمامی دشمنانمان به قدرت بیمهار اتحادمان بارها اعتراف کردهاند؟ مگر غیرتمان زبانزد جهانیان نبوده؟ اکنون شایستهی چنین سرنوشتی هستیم که به دست خودمان نابود شویم؟
در جنگ 8 ساله، ایران ایران بود؛ عراق اما نه همهی دنیا بود. بارها در مصاحبههایم از زبان رزمندگان و آزادگان شنیدم که عراقیها علاوه بر تجهیزات، از کشورهای دیگر نیرو هم میگرفتند. رمز ایستادگی ما در جنگ برابر دنیا، اتحاد بود. این تنها داشتهمان که همان برادری است را از هم نگیریم.
- سنگر خوب است، دفاع خوب است اما نه در برابر هموطن. سنگرها را به بیرون از مرز ببرید.
دو- برای قهرمانان
بیست و چهار سال داشت. چندماهی بزرگتر از من. ایستاده بود در صف غواصها که صدای دست و پا زدن یکی از همرزمان سکوت نیزار را شکست. برای آنکه عملیات لو نرود، سر غواص را آنقدر زیر آب نگه داشت تا جان داد. وقتی عملیات تمام شد، اشکهایش بند نمیآمد، میگفتند اینچیزها طبیعت جنگ است. گفت: «خودم میدانم اما محمد تنها برادرم بود. ماندهام به مادرم چه بگویم.»
این تنها یک برگ از کتاب چندهزار جلدی ایثارگران کشورمان است. نظیر قهرمانهایی که برای دفاع از وجب به وجب این خاک از همهی داراییشان گذشتهاند کم نداریم. حاج قاسم و فداکاریهایش گل سر سبد آنهاست.
افرادی چون حاج قاسم خاص و کمیاباند. حاجقاسمهای سرزمین مادری که برای دفاع از وطن، خانوادهشان را در حسرت یک همنشینی پای سفره میگذارند نه طمع مال دنیا را دارند، نه تشنهی قدرت و صندلیهای بیوفای سرزمین غرولندند. آنها برای وطن، برای من و شما از همهی داراییشان میگذرند و به هیچ لذتی جز شهادت راضی نمیشوند.
ما عادت داریم که سلیمانیها را بعد از بودنشان قدر بدانیم. شهید بهشتی نمونهی بارز آنهاست.
سلیمانیها ایثارگرانیاند که ترس برایشان معنا نشده و همین رمز جاودانهشدنشان است. تاریخ را ورق بزنید. این سرزمین را ترسوها بارها به پای مرگ کشاندند، دیروز و امروز هم ندارد؛ همیشه همین بوده. اما اقتدار نظامی امروز و حفظ خاک، محصول ایستادگی و فداکاری همان کسانی است که بر ترس خود غلبه کردند.
- آنها که تصور میکنند امنیت ارزان به دست میآید و آسان حفظ میشود، چه مقصدی جز بیارزش شمردن تلاشهای حاجقاسم و شهدای دیگر دارند؟ مرد باشند و بگویند که برای حفظ این خاک چه هزینهای دادهاند؟ که جز انتشار چند توییت و فحاشی به این و آن چه کردهاند؟ قهرمان را تحریف نکنید.
سه- برای مسوولان
الف) ترامپ اهل معامله است. این جمله را تحلیلگران وطن هزاران بار گفتهاند و ماهم سوار بر موج آنها شدیم، اکنون اما زمان تجدید نظر در اینگونه تحلیلهای ترامپیسمی فرا رسیده.
- فقط با گل و بوسه نمیشود کشور را وسط آشوب و باروت و خون حفظ کرد.
ب) مرضیه برومند، حرفی برای گفتن باقی نگذاشت: «مسوولان از حضور میلیونی مردم سوءاستفاده نکنند. این مردم همان افراد گلهمند از وضع کنونیاند و اتفاقا این بزرگواری آنها را نشان میدهد که در هر شرایطی پای ارزشهای ملی و داخلی میایستند. فکر نکنید دیگرهیچ گلهای نیست و کسی جواب نمیخواهد. همین الان قبل از اینکه ترامپ اقدامی علیه ما کند، شخصیتهای فرهنگی و اجتماعی در زندان هستند و این خود ما هستیم که با آنها چنین برخوردی کردیم، در حالی که کسانی مثل محمود دولتآبادی با وجود دردهایی که در دل دارند، آنگونه پای ارزشها ایستادند.»
- داغ سپهبد سلیمانی یک زخم ملی است، آنرا هزینهی پیشبرد اهداف جناحی خود نکنیم.
ج) حضور بینظیر مردم غرورآفرین و تاریخی است. اما رسانهها و سیمای ملی هم این روزها را یادشان باشد؛ روزهایی که مردم با هر عقیده، نژاد، زبان، فرهنگ، حزب و پوششی برای تشییع قهرمان وطن، سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی به خیابانها آمدند، عزاداری کردند و یکصدا خواهان انتقام سخت شدند. امروز را که جوانان تتودار و بیحجاب را جزیی از ملت دانستید و حضورشان را به تصویر کشیدید فراموش نکنید؛ این جوانان نه فقط امروز و روزهای انتخابات، که همیشه جزیی از این آب و خاکند.
این جوانان همانانیاند که مفهوم آینده در زندگیشان رنگ باخته و به اعتمادشان خدشه وارد شده اما اگر از دست کسی نمک بخورند، نمکدان نمیشکنند. رسانهی ملی در برابرشان مسوول است. صدایشان باشید و مطالبات به حقشان را پیگیری کنید تا با عنایت حضرت پروردگار، همراهی رسانه و تلاش مسوولان وظیفهشناس، امید به جامعه و نیروی جوانش تزریق شود.
- مباد که مسوولان باز نمکدان بشکنند...
د) «این ایام مستلزم اصلاح امور و همراهی و مشارکت عمومی در داخل است. هراندازه که حقوق اساسی ملت رعایت شود، بیشتر میتوان بر توافق ملی برای مقابله با بحرانها تکیه کرد.
کاسته شدن از امکان مشارکت صاحبان عقاید و سلایق مختلف سیاسی و اجتماعی، توان ملی برای مقابله مخاطرههای ناروایی که از بیرون از مرزها تحمیل میشود را نیز کاهش میدهد.»
- مردم لایق بهترینها هستند، توان ملی را دوچندان کنید.
پنج- راستی...
«خفتهها! زنگ چیز خوبی نیست / شیشهها! سنگ چیز خوبی نیست
وصلهها را به من بچسبانید / به شما انگ چیز خوبی نیست
های! عاشق نشو نمیدانی / که دل تنگ چیز خوبی نیست
کری از پیش یک سهتار گذشت / گفت: آهنگ چیز خوبی نیست
گفته بودی شهید یعنی چه؟ / پسرم! جنگ چیز خوبی نیست»
-«سلاماً علی من حاربَوا الّیل و عِند الصّباح بالاکفانِ قد عادوا...»
سلام بر کسانی که شب را میجنگند و صبح هنگام، با کفن باز میگردند...
/ انتهای خبر
با کلیک روی اینجا نظر خود را برای ما ارسال کنید
پانوشت: یادداشتی که خواندید ابتدا در 8 بند و با عنوان «وقتی هموطن، وکیل مدافع شیطان میشود!» و رو تیتر «بیتدبیری مسوولان و پروپاگاندای دشمن» در بامداد 17 دیماه به رشتهی تحریر درآمد که به دلیل تاخیر در انتشار آن و رخدادهای اخیر، بندهایی از آن حذف و نکاتی به آن اضافه شد. امید است که ثمربخش باشد.